قضاوت
*پسرکی دو سیب در دست داشت*
*مادرش گفت:*
*یکی از سیب هات رو به من میدی؟*
*پسرک یک گاز بر این سیب زد*
*و گازی به آن سیب !*
*لبخند روی لبان مادر خشکید!*
*سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده*
*اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:*
*بیا مامان!*
*این یکی ، شیرین تره…!*
*مادر ، خشکش زد*
*چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود…!*
*هر قدر هم که با تجربه باشید*
*قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید*
*و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد …*
آخرین نظرات